آرشیو از دیدگاه شعرا

ای جلوه حق در تو عیان حضرت باقرمدح تو فزونتر ز بیان حضرت باقر شاهان همگی سائل درگاه رفیعتای پادشه پادشهان حضرت باقر باید که کند فخر گدای سر کویتبر […]

ادامه ...

ابوعبیده می گوید: در سفری، هم کجاوهی امام باقر علیه السلام بودم (در یک طرف شتر، من بودم و در طرف دیگر آن، آن حضرت قرار داشت) هنگام سوار شدن، […]

ادامه ...

آسمان اشک غم از دیده ما بیرون کرددل ما را ز غم و غصّه لبالب خون کرد هر دلى رسته ز غم بود، به غم کرد دچارهر سرى لاف زد […]

ادامه ...

رنگی ز خون در ماه شد، یوسف درون چاه شداز زهر کینه باز هم، خون اشک عین الله شد زخمی دگر کرده اثر، بر این تن پر از شررسهم امام […]

ادامه ...

به درگاه قدر تو یا ذالمفاخراکابر بسوده جبین چون اصاغرز حب تو زینت گرفته بواطنز فضل تو رتبت گزیده ظواهرز ذاتت تخالف بهشته طبایعز مهرت تنازع نبشته عناصرعرض نیستی ای […]

ادامه ...

مانده داغی عظیم بر جگرتعکس رأسی به نیزه، در نظرت سر بازار شام و بزم شرابچه بلاهایی آمده به سرت!؟ هر شب جمعه خون دل خوردیپای ذکر مصیبت پدرت پای […]

ادامه ...

شعر در مدح امام باقر (ع) – خورشید پنجم گرامی وارثِ محمودِ احمد امام باقری، نامت محمّد فروزان اختری برتر ز انجم تو فخر عترتی، خورشید پنجم امام، حجّتی، دریای […]

ادامه ...

کی‌ام من تا ثنای حضرتش را خوانم و گویمخدا باشد ثناگویش، نبی باید ثناخوانش فروغ دانشش بگرفت چون خورشید، عالم راکه هم انوار ایمان بود و هم اسرار قرآنش گهی […]

ادامه ...

بسرمی پرورانم من هوای حضرت باقربه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر ز عشق جان من بر لب رسیده کس نمی داندکه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر […]

ادامه ...

و مثل رأس جد خود اعجاز کردیبابی ز حکمت بر نصاری باز کردی قربان اعجاز تو ای فرزند زهراآخر مسلمان تو شد پیر نصارا تو آبرو بخشی به ما ای […]

ادامه ...