آرشیو از دیدگاه شعرا

دسته گل محمدی یـا امـام بـاقرخوش آمدی خوش آمدی یا امام باقر امشب ز اشگ شوق خود لاله می‌فشانمتبـارک الله احسن الخالـقین بخـوانم گوهر مدحت همه دم ریـزد از دهانمتو […]

ادامه ...

ادامه ...

نگاه چشم ترم کل صحنه ها را دیددر این میان فقط از دست زجر می ترسید اگرچه سینه ام از هُرم زهر می سوزدولی وجود من از داغ کربلا خشکید […]

ادامه ...

مادر چه گویمت که عدو جز جفا نکردحق تو را ادا ننمود و چه ها نکرد مادر به خانه تو عدو از در آمدنددشمن ز بام آمد و شرم از […]

ادامه ...

خشکی ام رفت و وصل دریا شدسردی ام رفت و فصل گرما شد فارغم از خودم خدا را شکرآسمانی شدم خدا را شکر آمدی و دلم نجات گرفتباز هم مرده […]

ادامه ...

امام محمد باقر(ع) در آینه شعر و ادبیات میلاد امام پنجم علیه السلام از روشنی طلعت رخشنده «باقر» شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر در اوّل ماه رجب از […]

ادامه ...

اى فروزان گهرِ پاکِ بقیعگل پرپرشده در خاک بقیع با سلامت کنم آغاز کلام اى ترا! ختم رُسُل گفته سلام پنجمین حجّت و هفتم معصوم بابى اَنْتَ که گشتى مسموم […]

ادامه ...

ای دومین محمد و ای پنچمین اماماز خلق و از خدای تعالی تو را سلامچشم و چراغ فاطمه، خورشید هفت نورروح و روان احمد و فرزند چار امامآن هفت نور […]

ادامه ...

کسی که کودکی اش راس ساعت سر بودرسیده بود به حرفی که حرف آخر بود تمام خاطره ی کودکیِ این آقاپر از حضور غریب گلو و خنجر بود ز کودکی […]

ادامه ...

من که عمری ستم از خصم ستمگر دیدمهرچه دیدم همه از کینه حیدر دیدم امت اینگونه به ما مزد رسالت دادندظلم بی حد عوض اجر پیمبر دیدم حاصل زندگیم جمله […]

ادامه ...