آرشیو از دیدگاه شعرا

ای فروزان گهرِ پاکِ بقیعگل پرپر شده در خاک بقیعبا سلامت کنم آغاز کلامای ترا! ختم رُسُل گفته سلامپنجمین حجت و هفتم معصومبابی اَنْتَ که گشتی مسمومای فدای حق و […]

ادامه ...

خواهم امشب باز شیدایی کنم از در رحمت تمنّایی کنم تا شوم دور از تمام هرچه زشت سیر، در گلزار زیبایی کنم گرچه خوارم،دم ز گلها می زنم یاد گل، […]

ادامه ...

با سرشک شما شروع شدهخط سرخ غروب های منا چشمتان گریه می کند هر شبپای گودال عصر عاشورا کربلا کربلا سفر کردیداز دل شام هم گذر کردید ای مسافر چگونه […]

ادامه ...

ماه رجب سلام! که ماه محمّـدییـادآورِ شکـوه گلستـان احمـدی آیینـه‌دارِ نـور خداونـد سرمـدیاز شـرقِ رحمتِ ازلـی باز سرزدی ماه تـو نـور بـر دل اهل‌نظر دهدمیلاد چار حجت حق را خبر […]

ادامه ...

امشب ز لطف کبریا عالم همه پرنور شدشمس عیان شد در جهان ظلمت دوباره دور شدخفاش سان خصم ولی از نور تابان کور شدنور دو چشم ساقی کوثر از آن […]

ادامه ...

شعر در مدح امام باقر (ع) – شبهای بقیع در جهان، هم شأن و همتائی کجا دارد بقیع چونکه یکجا، چار محبوب خدا دارد بقیع نور چشمان رسول و، پور […]

ادامه ...

بسرمی پرورانم من هوای حضرت باقربه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر ز عشق جان من بر لب رسیده کس نمی داندکه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر […]

ادامه ...

نگاه چشم تَرَم کل صحنه ها را دیددر این میان فقط از دست زجر می ترسید اگرچه سینه ام از هُرم زهر می سوزدولی وجود من از داغ کربلا خشکید […]

ادامه ...

از سوز تشنگی جگرم ناله می کندنذر حسین، روضه ی ده ساله می کند یاد لبان خشک و عطش خورده ی حسینبین دو نهر آب مرا واله می کند آری […]

ادامه ...

شهر مدینه غرق شادی بود آن شبآکنده از بانگ منادی بود آن شبآن شب شفق آئینه دار لطف حق بودچشم انتظار جلوه نص علق بودآن شب قلم، شمشیر خود را […]

ادامه ...